محل تبلیغات شما

 

فشردۀزندگی نامه اندیشمند این قرن محمد قطب

مقاله پوهنیار شریف الله غفوری

استاد پوهنحی  زبان وادبیات پوهنتون تخار 

 

دهکدۀ موشا» در شهرستان اسیوط شهرک صعید مصر- در 26 اپریل 1919م مصادف با سال 1338هـ - با قدوم کودک زیبایی بنام محمد قطب فرزند محمد ابراهیم حسین شاذلی شرف حاصل کرد. وی دوران کودکی اش را درین قریه سپری نمود وازمحیط سرسبز، دلکش وطبیعت زیبای آن تأثیر پذیرفت وتصویرها ومنظره های زیبا آنجا در مشاعر واحساس وی خواطر زیادی را ترسیم نمود که بیانگر دنیای ادبی وی شد. این قریه زراعتی در صعید مصر موقعیت داشت واز حیث مساحت وشمار ساکنین بزرگترین قریه به شمار میرفت که جایزه زیباترین قریه در سطح شهرستان را بخود اختصاص داد وبه قریه شیخ عبد الفتاح»[1] معروف واین قریه نسبت به قریه های مجاور با مدنیت، ترقی، خوشججمنظری وثروتِ سرشارش زبانزد خاص وعام شد.

مردمِ روزگار قدیم این دِه را بنام قریۀ اهل علم، علماء، دانشمندان، روشنفکران ودانشوران میجشناختند که در آن بسیاری از مدرسه های دینی ومکتب های عالی وپوهنتون ها بنا شده بود. واز آن برمیامد که مردمش دوستدار علم وفزونی دانش در این دیار بوده اند. بسیاری از دانشمندان مشهور ودینداری ازین منطقه قد علم کرده اند.

محمد قطب در کتابش فرد واجتماع» در وصف آن مینویسد: دینداری مردم این قریه از هزار سال به اینطرف زبان زد است، ساکنین این قریه به چندین آئین همچون فرعونی، مسیحی واسلام گرویدند. متأسفانه درین سالها از اثر سایۀ فلسفه مادیگری بر اذهان آنان؛ علمانیت وبی دینی در آن رخنه کرده است، وروابط اجتماعی در بین اهل قریه از هم پاشیده راهی است و گوشه گیری وبی مهری جای تعاون اجتماعی وهمگرایی را گرفته است.» (همان ص 86و87)

دکتور زکی مبارک در کتابش رسالة الأدیب» در وصف آن مینویسد: اسیوط یکی از قریه های حضری وبا مدنیت مصر است که در آن زندگی ادبی نمودار است. فقط تعدادی از رسانه های ومطبوعات که در قاهره، دمشق وبیروت وبغداد موجود است اسیوط کم دارد، پیدایش ونشأت بزرگترین مفسر ومحدث عصر اسلامی جلال الدین سیوطی در اسیوط و بنیاد گذاشتن سومین پوهنتون درمصر در ولایت اسیوط از جمله افتخارات آن است.» (همان ص 332)

محمد قطب در یک خانواده متوسط از پدرو مادر متدین وبا دیانت که فرهنگ دینی ومیهنی اسیوط سالهای درازی در رگ وخون ومشاعر ایشان عجین بسته بود؛ به دنیا آمد. پدرش محمد ابراهیم قطب‌ از جملۀ دهاقین باسواد آن دیار به شمار میرفت كه سطح آموزش وی از مرحله ابتدائیه نمیکرد واما به مطالعه علاقۀ وافری داشت ودوستدار علم ودانش بود و به همین سبب بود که وی یکی از مردان با رسوخ وپر نفوذ ومورد احترام اهل منطقه بشمار میجرفت. محمد ابراهیم قطب یکی از طرفداران دنیای رومه وعضو انجمن حزب وطنی ومدیر مدبر خانواده خود بود که مردانگی، شهامت، دلاوری ومهربانی از جمله ویژگی های وی بشمار میرفت واز غرور وتکبر وخشک دماغی به دور بود.

مادرش فاطمه حسین عثمان» عضو یکی از خانواده های دیندار ودوستدار علم واهل شعر وادب بود که پنج فرزند به دنیا آورده بود دُو پسر وسه دختر بنام های نفسیه، سید قطب، امینه، محمد قطب وحمیده [به ترتیب ولادت] واهتمام خاصی به تربیت دو پسرش سید قطب و محمد قطب داشت وبه همین دلیل، آن ها را پس از پایان دوره های متوسطه وثانوی برای تحصیلات عالی به قاهره فرستاد كه هر دو در مراحل تحصیلی به موفقیت ‌های چشمگیری نایل شدند.

در قاهره برادری شاعر وادیب وقلم بدستش احمد حسین عثمان (مشهور به احمد حسین موشی) که به رومه نویسی مشغولیت داشت ونسبت به استعداد سرشار وتوانایی قلمی که داشت در دنیای رسانه وت آن دیار شهرت بسزایی کسب کرده بود.

دکتور یوسف قرضاوی در مقاله بنام الأمة الإسلامیة تودع محمد قطب» چنین نوشته است محمد قطب یکی از اعضای خانواده محمد ابراهیم قطب بود وآنان چهار طیف از ادیبان بودند: سید، محمد، امینه وحمیده، آنها کل شان از اصحاب قلم، اهل علم، دانش، نور هدایت ودعوت بطرف اعلای کلمت الله شمرده می شدند.»

برخی از نویسندگان در اصلیت خانوادۀ قطب نظریات مختلفی دارند، جمهور به این نظرند که خانواده قطب در اصل عرب واز گذشته های دور ساکن صعید مصر هستند. دومی که شامل دکتور عبد الله عزام وسید ابوالحسن ندوی میشود به این نظرندکه در اصل خانواده قطب هندی هستند وبطرف بلاد حرمین مهاجرت کردند واز آنجا به مصر آمدند ودرآنجا متوطن شدند ونام پدرکلان سید قطب را هم حسینا ذکر نموده اند، زمانی که این خبر با محمد قطب درمیان گذاشته میشود. وی در جواب می گوید: سخن سید ابو الحسن ندوی از باب مجامله ابراز شده است. و تأکید میدارد که خانواده قطب در اصل وریشه عرب مصری هستند.

از اقوال فوق چنین برداشت میشود که سحنه هندی دلیل بر هندی بودن ایشان نمیشود اگر هم بوده باشد هیچ قرینه وشواهدی بر هندی بودن خانواده قطب به نظر نمی رسد.

پدر محمد قطب ساکن بومی صعید مصر بوده ودر اصل خانوادگی مصدر نجابت وپاکی وصداقت ودرست کاری شهرت افزایی داشته ودربین اهالی آنجا از نام نیکی برخوردار بوده است، این فضیلت خانوادگی در محمد قطب وبرادرش اثر گذاشته واین اثر از سیما وراهکرد آنان هویدا بود. وبا تأسف که محمد قطب در عمر یازده سالگی در سال 1928م از رحمت پدر وسرپرستی وی محروم شد ودر سال 1940م از شفقت ومهر مادر محروم گردید وسرپرستی خانواده ایشان به سید قطب سپرده شد.

توانایی محمد قطب در مسیر علم ودانش

آغاز آموزش های رسمی محمد قطب بعد از انتقال خانواده به قاهره به انجام رسید که عمر محمد قطب-به گفته خودش- یازده سال كوچكتر از سید قطب بود، تحت تربیت وآموزش برادرش قرار می گیرد. محمد قطب درس را از مدرسه ابتدائیه شروع کرد وتا درجه ثانوی تداوم بخشید وسپس درسال 1936م دانشجوی رسمی پوهنتون قاهره شد ودر سال 1940م از رشته زبان وادبیات انگلیسی دانشنامه لیسانس خود را در یافت کرد. موصوف میگویید: علاقه داشته زبان وادبیات عربی را بخواند ولی بنا برتوصیۀ برادرش سید قطب رشته زبان وادبیات انگلیسی را خوانده است. متأسفانه درین سال از سایۀ رحمت وشفقت مادر محروم شده ومادرش به دار ابدیت می پیوندد. مرگ مادر هر دو فرزند را سخت متألم وسوگوار می سازد که سید قطب در مرگ مادر اشک های فراوانی ریخته است.

بعد از فراگرفتن دوره لیسانس دوره بعدی را در رشتۀ تعلیم وتربیه وروانشناسی فرا می گیرد ودوسال بعد ازآن فراغت حاصل می کند. وی از خاطرات این دوره حکایت می کند:

ایامی برمن گذشته است –چه در اثنای درس پوهنتون چه بعد از آن- به مطالعه در علوم وفنون مختلف بسیار علاقه ورغبت داشتم، روزی نمی گذشت که بدون مطالعه کتاب خورد ویا قسمتی از کتاب کلان را سپری نه کنم، واز بین علوم وفنونی که بی نهایت علاقمند مطالعه اش بودم تاریخ اسلام وتاریخ عمومی جهان بود، بعد از فراغتم متعاقباً به تدریس در مرحله ابتدائیه ومتوسطه آغازکردم، اهل معارف ما را مم به تدریس مضمون تاریخ کرده بودند، باوجود آن که رشتۀ تخصص من زبان وادبیات انگلیسی بود، پس چهار سال را در تدریس مضمون تاریخ اسلام سپری کردم، درین مرحله پی بردم تاریخ اسلام با روش درست به دانش آموزان ودیگر خوانندگان ارایه نمی شود وبیشتر آنچه را تدریس می کنند جزوه درسی است وازجکتاب های خاورشناسان غربی گرفته شده است.» (وم بازنویسی تاریخ اسلام ص19)

محمد قطب تحت مدیریت مستقیم سید قطب قرار داشت وهمیشه از رهنمودهای وی بهره ‌مند می‌ شد. به تدریج هر دو از نویسندگان چیره دست واستادان حاذق وادیبانِ صاحب طبع لطیف وفرزانه شدند، مقاله ها وكتاب های ایشان با استقبال گرم نسل جوان مصر وکشورهای عرب مواجه شد وترجمه آثار ایشان دهات وقصبات کشورهای اسلامی را در هم نورد.

محمد قطب آوان جوانی را با نوشتن مقاله، شعر وقصه آغازید. زمانی که معلومات کافی در مورد انسان، زندگی ومحدوده دنیا پیدا کرد، به مقایسه وموازنه نظریات دانشمندان پرداخت وگاهی در جایگاه ناقد چیره دستی ظاهر می شد که برخی از مقالات نقدی وی در مجله های الرساله والثقافه بیانگر این مدعاست وگاهی همانند ادیب چیره دست اشعار زیبایی می سرود که میتوان از آنجمله به قصاید فرحة» وکنت أهواک» وفی التیه» ومجموعه قصه های بنام الأطیاف الأربعة  وترجمه صخریات صغیره» وسلسه مقاله های نقدی بنام الإنسان بین المادیة والإسلام اشاره کرد.

برازندگی محمد قطب در ساحه عمل

در ابتدا شغل رسمی محمد قطب معلمی بود، وی به صفت معلم در مربوطات وزارت معارف استخدام شد. وسپس وظیفه وی به اداره "تألیف وترجمه" درین وزارت منتقل شد وتا سال 1950م درآن سمت بماند. بعد از آن دوسال دیگر به شغل معلمی خود بازگشت. سپس عضو عالی رتبه وزارت فرهنگ مصر شد وبه صفت مدیر دار الکتب المصری» در قاهره تقرر حاصل نمود وتا سال 1954م در آن شغل بماند. او از راه فرهنگ وتألیف و نشر كتب اسلامی، خدمات ارزنده ‌ای بر جامعه اسلامی نموده است.

درین دوران قاهره وضعیت دیگری داشت و رویدادها بسرعت عوض می شد تا اینکه وقت انقلاب ژولای» 1952م رسید، انقلابیون با صاحبان فکر واندیشه از جمله برادرهای مسلمان (اخوان المسلمین)  ودر رأس آن سید قطب روی فضای ی کشور اتفاق نمودند وانقلاب را به پیروزی رسانیدند دیری نگذشت که آنها مسیر خود را عوض کرده وبا اخوان المسلمین تصادم کردند. فضای ی وتنش زای کشور وحالت ناگوار امنیتی سخت شکننده بود تا این که اعضای اخوان المسلمین از محمد قطب خواستند شامل تشکیلات اخوان گردد. چند ماه نگذشته بود که نمایشنامه معروف میدان منشیة البکری» در اسكندریه مصر (اكتوبر 1954م)ـ به اجرا گذاشته شد،گویا جوانی از اخوان المسلمین، از ناحیۀ كه پنججصد متر از محل سخنرانی فاصله داشت، به سوی جمال عبد الناصر تیراندازی كرده باشد ـ با طرح این نمایش تمام اعضای برجسته اخوان بشمول سید قطب، محمد قطب، محمد عوده، عبد اللطیف السبکی، یوسف هواش ودیگران باز داشت وزندانی شدند.

محمد قطب، در حین اینكه تازه به اخوان ‌المسلمین پیوسته بود ویكی از رجال ی ومجرب نبود، فقط به جرم اینکه برادر سید قطب است وبه علت‌ گرایش اسلامی وآثار وتألیفات روشنگر خود و نشر آن، بازداشت شد متعاقباً زینب الغزالی، امینه قطب وحمیده قطب دستگیر شدند وبه زندان وشكنجه ‌گاه معروف السجن ‌الحربی» برده شدند.

محمد قطب خاطرۀ تلخ زندان را اینطور بیان می کند: فتنه زندان نظامی كه نخستین تجربه من در زندگی اجتماعی بود، تأثیر منفی عمیقی در من گذاشت؛ زیرا من همیشه درآفاق مطالعه كتاب، علم وشعر وادب بودم وهرگز تصور چنین اعمال وحشیگری را در حق خود نمی ‌كردم. در آنجا علاوه بر شكنجه‌ های جسمی، از لحاظ روحی هم معذب بودم؛ چون از سرنوشت برادر وسه خواهرم هیچ اطلاعی نداشتم؛ ولی با توجه به رفتاری كه با من می ‌شد، حدث میزدم كه بر آن ها چه می‌ گذرد واین بسیار آزار دهنده بود؛ اما یك چیز همواره منرا آرامش می ‌بخشید وآن توكل به خدای متعال بود ویقین داشتم كه این ظلم، ستم وحشیانه دیری دوام نخواهد یافت واین گرفتاری ها، امتحان الهی است درمورد  كسانی است كه خود را مؤمن می ‌نامند وخداوند می ‌فرماید ما آنان را بدون آزمایش، به حال خود رها نمی‌ كنیم.»

محمد قطب چندین سال به اتهام تجدید چاپ كتاب های برادرش سید قطب» كه گویا بر خلاف مصالح عالیه مملكتی مصر بوده، در زندان ناصری باقی ماند واز كار خود در وزارت فرهنگ معزول گردید. او از جمله رجال ی جمعیت اخوان المسلمین» نبود و تنها جرمش آن بود كه برادر سید قطب است وكتاب های او را در مدت ده سالی كه سید قطب در زندان قاهره به سر می ‌برد، تجدید چاپ كرده است.

سید قطب مرد انقلاب ونویسنده توانا وپرتحرک، سخنران پر احساس، صاحب شجاعت وشهامت منحصر به فرد، بود. مرد دوران تغیر وتحول، مرد دوران تاثیر وبازسازی جامعه بر مبنای کلمه حق است و مقطع انقلاب کسانی را می‌خواهد که توفنده باشند واو نیز چنین بود.

این بودکه قدرت های شرق وغرب چنین مردی با تصمیم آهنین را تحمل کرده نتوانستند وتصمیم بر حذف آن گرفتند. سید قطب بعد از چند سال متداوم زندان وشکنجه بالآخره توسط جلادان جنرال عبدالناصر به اعدام محکوم وعملیۀ اعدام درسال 1966م به مرحله اجرا گذاشته شد. وسرنویشت محمد قطب وخواهرانش معلوم نبود، آوازه شده بود که محمد  قطب در زندان به شهادت رسیده است. این خبر در اندکی وقت در فضای جهان پیچید وسرو صدا واعتراضات زیادی از طرف مسلمانان بلند شد.

متن نامه اتحادیه پاكستانی های حقوقدان مقیم خاورمیانه» به دبیر کل سازمان جهانی حقوق بشر واقع ژنو:

ترجمه متن نامه سرگشاده ‌ای را كه انجمن آزاد پاكستانی های حقوقدان مقیم خاورمیانه» سال1346 در مورد (شهادت سید قطب وزندانی بودن محمد قطب وخواهرانش) به دبیر كل سازمان جهانی حقوق بشر در ژنو نوشته ‌اند، در اینجا می ‌آوریم:

جناب آقای دبیركل مجمع جهانی حقوق بشر ژنو (رونوشت رئیس جامعه عربی) توجه شما در نشر اخبار مربوط به فشار و شكنجه افراد وابسته به نهضت اسلامی اخوان ‌المسلمین در مصر و اعزام آقای پیتر ارتر» به مصر برای بررسی وضع افراد دستگیر شده و نشر گزارش های وی كه جهان اسلام را تكان داد، موجب نهایت تشكر است.

ما مسلمانان سراسر روی زمین از این اقدامات بشر دوستانه شما تقدیر می‌ كنیم؛ ولی چنانچه جناب عالی اطلاع دارید، حكومت مصر علی رغم خواست مردم آزادی ‌دوست جهان، سید قطب ـ رهبر اخوان ‌المسلمین ـ و دوستان وی را اعدام كردند. و طبق گزارشی كه از طرف نماینده اعزامی شما منتشر شده است، هزاران نفر از جوانان و بانوان مسلمان در زندان های مصر با ننگین ‌ترین وضع تحت شكنجه و آزار بدنی قرار گرفته ‌اند كه بی‌ شك با حقوق بشر تضاد كامل دارد و در واقع این فجایع، به بازی گرفتن و مسخره نمودن انسانیت و حقوق بشر، در عصر پیشرفت و فرهنگ وآزادی است. ما در اوج امید از شما و سازمان انسانی شما می‌ خواهیم كه دو موضوع مهم زیر را مورد بررسی قرار داده، برای اطلاع جهانیان حقیقت را اعلام دارید:

1ـ محمد قطب ـ برادر شهید عزیز سید قطب كه خود دارای تألیفات اسلامی زیادی است ـ قبل از دستگیری و اعدام سید قطب، بازداشت شده وتاكنون هیچ گونه اطلاع صحیحی از سرنوشتش در دست نیست. سید قطب در دادگاه در مورد برادر خود محمد قطب صحبت كرد؛ ولیکن تا امروز ما نمی‌ دانیم كه محمد قطب زنده است یا كشته شده است؟ و این موجب ناراحتی همه مسلمانان گشته است.

2ـ ما از سازمان جهانی حقوق بشر تقاضا داریم كه گزارش های مربوط به شكنجه و آزار افراد وابسته به اخوان‌ المسلمین مصر را به طور مشروح منتشر سازد و از طریق سازمان ملل اقداماتی به عمل بیاورد كه از ادامه فشار و شكنجه جلوگیری شود.

ما بسیار متأسف هستیم كه به نام انقلاب و آزادی و پیشرفت و تحول، خون بی‌ گناهان ریخته می‌ شود و عزت و احترام و حقوق اساسی انسان ها از بین می‌ رود و پایمال می ‌شود. بسیار جای تعجب است كه گروهی به نام انقلابیون پیشرو! مردم مسلمان را به تعصب و ارتجاع متهم می‌ كنند؛ ولی‌ خودشان مرتكب وحشیانه ‌ترین جنایات و شكنجه ‌های ضد بشری می شوند.

آیا جای شگفتی نیست كه افراد به اصطلاح انقلابی و پیشرو، هرگونه ظلم و ستم و استبدادی را كه استعمار مرتكب آن ها می ‌شد، خود مرتكب می ‌شوند؟

آقای عزیز! ما نمی ‌خواهیم در امور داخلی مصر دخالت كنیم؛ ولی به حكم انسانیت و برای دفاع از حقوق بشر، این نامه را برای شما می ‌فرستیم. ما برای بار دیگر از خدمات بشر دوستانه شما تشكر می ‌كنیم و انتظار داریم كه در اسرع وقت اقدامات لازم را در مورد سرنوشت نویسنده اسلامی محمد قطب و دیگر افراد اخوان المسلمین به عمل بیاورید و برای اطلاع جهانیان، آن را منتشر سازید.

با احترامات فراوان!!

 از طرف: داكتر شاهد احمد، انجینرحمید ‌الدین احمد، محمد اقبال سهیل، محمد سرفراز جیمه، داكتر صالحه نسرین (بانو)، محمد سلیم معینی، داكتر محمود رشید، شمشاد علی، رانا آغاب علی ‌خان (قاضی)، داكتر فهمیده خاتون (بانو)، هدایت ‌الله محمدانی، محمد اسلم، عبدالواحد هاشمی، ظاهر سعید و.

لازم به یادآوری است که در آن تاریخ و اوج بحران ی در مصر، دفتر مولانا مودودی ـ رهبر جماعت اسلامی پاكستان ـ متن این نامه را به سید هادی خسرو شاهی به ایران فرستاد ودرخواست نشر آنرا کرد وی نیز ترجمۀ نامه را در یک یا دوهفته نامه در ایران منتشر کرد. ولی به رغم پیگیری مقامات پاكستانی ودیگر بلاد اسلامی متأسفانه سه سال واندی از این ماجرای اسف ‌انگیز گذشت و از سرنوشت قطعی محمد قطب و خواهرش (امینه قطب)، اطلاع صحیحی به دست نیامد.

محمد قطب و خواهرانش (امینه قطب وحمیده قطب) پس از تحمل شکنجه های طاقت فرسا، هر كدام به بیش از ده سال زندان محكوم شدند ومحمد قطب هم پس از سپری کردن شش سال زندان آزاد شد ومدتی بعد به كشورهای عربی خلیج فارس هجرت كرد وبه تدریس پرداخت وسر انجام در سال 1972م بدعوت رئیس پوهنتون ملک عبد العزیز (پوهنتون ام القری) به عربستان سعودی سفر کرد ودر آنجا متوطن شد ودر   دانشكده اصول الدین، بخش عقیده ومذاهب معاصره، واقع در مكه مكرمه به تدریس مشغول شد.  البته محمد قطب به علت موقعیت علمی که داشت در دانشگاه های سعودی، جایگاه ویژه‌ ای یافت. بعد از چهارده سال تدریس، درسن 65سالگی متقاعد شد. وبه عنوان استاد راهنما بر بسیاری از پایان نامه های تیز ماستری ودکتورای» دانشجویان اشراف داشت. وبه صفت استاد متفرغ ومحاضر تا آخر عمر باقی ماند.

محمد قطب در خانه خود که در محلۀ سرک صدقی در قریه عزیزیه در مکه مکرمه ست میکرد، وبه مطالعه وتألیف مصروفیت داشت با جبین باز از مراجعین استقبال میکرد.

روشنفکران، دانشمندان، استادان ودانشجویان جهت ملاقات به خانه اش میرفتند واو را می دیدند وراهنمایی میگرفتند. چون محمد قطب برادر خورد سید قطب ومرجع اصیل فکر واندیشه او بشمار میرفت، علاقمندان میتوانستد توسط برادرش از افکار علامۀ دوران مستفید شوند ومحمد قطب هم یکی از دانشجوی مکتب سید قطب است وتا آخر عمر به آن وفادار ماند.

یکی از مهم‌ترین کارهایی که سید  قطب در زمینه تفسیر درست از اسلام بازخوانی شعار لا إله إلا الله به عنوان یک شعار رهایی‌بخش وی انجام داد، این بود که به معنای إله روح تازه ای بخشید واین را تفسیر وتشریح صحیح کرد.

سید قطب میجگفت: چیزی که انسان‌ها را مسلمان می‌کند لاإله إلا الله است. إله یعنی کسی‌که به اصطلاح سید قطب وگفتمان وی، حاکمیت دارد وسخنش در تعیین حلال وحرام رواست. لا اله الا الله بدین معنا‌ست که کسی جز الله حق تعیین حلال وحرام را ندارد و به زبان جامعه‌شناسی، واگذاشتن انحصاری سبک زندگی به الله است. اوست که انسان را مسلمان می‌کند. در غیر این صورت اگر ما إله را به معنای خالق تفسیر کنیم، وقتی قرآن می‌فرماید: ﴿أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـهَهُ هَوَاهُ﴾ [جاثیه: ۲۳]؛ پس آیا دیدى کسى را که هوی وهوس خویش را معبود خود قرار داده» معنای آیه درست به نظر نمی‌رسد، در طول تاریخ بشر، هیچ کس هوای نفس را خالق خودش نمی‌دانسته است. نظر سید قطب این ا‌ست که شما نباید حلال وحرام وسبک زندگی خود را خود، از لیبرالیسم واز اخلاق مدرن بگیرید که تحت عناوین سانتی‌مانتالیزم اخلاقی یا آنچه که خوشایند نفس است، برای شما مجاز باشد به شرط احترام به آزادی دیگران به عنوان مکتب زندگی آن را اعمال کنید. سید قطب روی این مطلب خط بطلان می‌کشد ومی‌ گوید این مکاتب در تعیین زندگی بشر اگر مبنا قرار بگیرند نقض لا اله الا الله است.

محمد قطب هم براین باور بود وانکشاف نظریه سید قطب را اینگونه بیان می کند: قبل از فهمیدن مفهوم توحید وكادرسازی كامل وایجاد درك در میان توده ‌‌های مردم، حركت اسلامی نباید در فكر تغییر رژیم ‌ها وتشكیل دولت باشد، واین مرحله اگر پیموده نشود، هرگونه اقدامی با شكست مواجه خواهد شد. به نظر می ‌رسد كه تجربه اخیر اخوان در مصر، صحت نظریۀ او را ثابت می‌ كند؛ زیرا اخوان در شعار» خوب عمل كردند ولی از ایجاد شعور» در مردم غفلت ورزیدند وبدون كادری آزموده، مسئولیت دولت را در بحرانی ‌ترین شرایط مصر، پذیرفتند ودشمنان ـ به ویژه غربیجها ـ به آن ها میدان یا اجازه فعالیت دادند كه ریاست دولت یک کشور ورشکسته واز هم پاشیده را بدوش گیرند ودر عمل هیچ كمكی به آن ها نه كردند تا زمینه برای پیروزی كودتا آماده شود وتوده‌ های مردم نیز چنین تصور كنند كه حركت اسلامی در مصر، صلاحیت ادارۀ ارگانی را ندارد چه رسد به این كشور بزرگ.

سید قطب از جمله متفکرانی است که اندیشه‌اش تبدیل به یک جریان اجتماعی» شد واین جریان اجتماعی را از یک نهاد خیریۀ محلی تبدیل به یک حرکت بین‌المللی ساخت واین نهاد اجتماعی نهضت اخوان‌المسلمین» است که سرنوشت امتهای آزادی خواه جهان را رقم زد. این خود موضوع قابل مطالعه وقابل ترکیز است. این در حالی است که بسیاری از متفکران آرای شان تنها به فضای اکادمیک محدود می‌ماند. اما آرای سید قطب فضای تفکر قارهجها را تسخیر کرد. این امر، شاید امتیاز» یک تفکر یا شاید هم اشکال» آن باشد چرا که عمومی شدن اندیشه» گاه به تحریف آن اندیشه» می‌انجامد؛ این مسأله‌ای است که در مورد اندیشه سید قطب یا آنچه تحت عنوان قطب گرا » می‌شناسیم، موضوعیت دارد.

هویداست استاد محمد قطب ادامه افکار واندیشه سید قطب بود که  تا آخر عمر به آن وفادار ماند واز موقف برادرش سید قطب دفاع نموده  سدّ راه افکار ونظریات مهلک وتاخت وتاز سکولاران قرار گرفت. ودر جزیرة ‌العرب به هسته گذاری فکر اسلامی در لابلای تدریس وتألیف ونشر كتاب های برادر ش تا آخرین رمق حیات ادامه داد.

ترجمه نامه محمد قطب، منتشر شده در مجله المجتمع  الکویتی شماره 271، شوال 1395هـ ق

سردبیر محترم مجله المجتمع ـ السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

. از بحث ها و واكنش هایی كه در میان جماعت اخوان پیرامون محتوای بعضی از آثار منتشر شده شهید سید قطب صورت گرفته و اینكه این افكار، مخالف و متناقض با اندیشه اخوان است، اطلاع دارید. دوست دارم در این مورد برخی از حقایق را روشن سازم. تألیفات سید قطب بر موضوع معین كه همان مفهوم حقیقی كلمه لااله الاالله و بیان ویژگی های حقیقی ایمان طبق قرآن و سنت است، تأكید دارد؛ زیرا وی این احساس را داشت كه اكثر مردم از مفهوم حقیقی توحید» آگاهی ندارند و اوصاف و ویژگی های ایمان را فراموش كرده‌ اند.

او تمام تلاشش را به كار گرفت تا روشن سازد كه مقصود وی از این سخنان، صادر كردن احكام بر ضد مردم نیست، بلكه تنها هدفش این بود كه آن حقیقت فراموش شده را بار دیگر به مردم بشناساند و سرانجام خود آنان مشخص سازند كه آیا در راه مستقیم الهی گام برمی ‌‌دارند یا آنكه از این راه منحرف شده‌ اند، پس زیبنده است كه به سوی آن بازگردند. خود من چندین بار از وی شنیدم كه می ‌گفت: ما دعوتگر مردم هستیم نه صادركننده حكم» و هرگز وظیفه ما صدور حكم درباره مردم نیست، بلكه تنها وظیفه ما این است كه مردم را با مفهوم توحید آشنا سازیم؛ چرا كه مردم از مفهوم حقیقی آن كه همان برگشتن به شریعت خداست، ناآگاه هستند.»

همچنین بارها از او شنیدم كه می ‌گفت: صدور حكم علیه مردم مستم وجود قرینه قاطع و یقینی است كه تحقیق در این امر، جزو وظایف ما نیست و به همین دلیل معترض آن نمی ‌شویم. علاوه بر آنكه راه و روش ما دعوت است نه دولت؛ دعوتی كه وظیفه‌ اش تعیین حقایق برای مردم است نه صادر كردن احكام بر ضد آنان.» اما پیرامون مسأله دوری و جدایی فكری كه او در سخنانش بیان كرده است كه این عزلت و جدایی فكری، می‌ بایست در وجدان انسان مسلمان و به طور خودكار در برابر آن هایی كه به اسلام پایبند نیستند، شكل بگیرد و هرگز مقصود از آن، دوری و جدایی فیزیكی نیست، ما در این جامعه زندگی می ‌كنیم و آن را به سوی حقیقت اسلام فرا می‌ خوانیم و از آن دوری نمی‌ كنیم، وگرنه دعوت جامعه به سوی حقیقت اسلام چگونه ممكن خواهد بود؟!

آنچه بیان شد خلاصه اندیشه برادرم سید قطب است كه این جانب پیرامون این مطلب به دو نكته اشاره می ‌كنم:

اول: تأكید كامل دارم كه در تالیفات سید قطب، اصولاً مسأله ‌ای كه مخالف و متناقض با قرآن و سنت كه دعوت اخوان ‌المسلمین بر آن دو استوار باشد، وجود ندارد.

دوم: تأكید دارم كه در تألیفات سید قطب، هیچ گونه رأی مخالف افكار و اندیشه‌ های شهید حسن ‌البنا و حتی مخالف اقوال وی نیست؛ از جمله سخنان حسن البنا در رساله تعالیم» در بند بیستم این است: تكفیر مسلمانی كه شهادتین را بر زبان جاری ساخته و به مقتضای آن دو عمل كرده و فرائض و واجبات را به جا آورده است، جایز نیست»

مقصود و هدف اساسی تألیفات سید قطب، صدور حكم درباره مردم نیست، بلكه هدف وی همان هدف شهید حسن البنا ست: تبیین حقیقت اسلام و روشن ساختن ویژگیهای انسان مسلمان طبق قرآن و سنت پیامبرصلی الله علیه وسلم.

برادرت

محمد قطب

 (مجله المجتمع، شماره 271، شوال 1395هـ)

 

بعد از نشر نامه چندین سال گذشت ومحمد قطب از بیماری دماغ رنج می برد وچندین بار در شفاخانه مركز طبی بین ‌المللی جده، عربستان سعودی بستری شد وبالآخره به اثر سکته مغزی در روز جمعه6/4/2014م که مصادف 15 حمل 1393هـ، درین شفاخانه به عمر 95 سالگی دارفانی را وداع گفت. ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾ [بقره:156]

وبعد از ادای نماز جنازه که تعداد کثیری از دانشمندان ودعوتگران جهان اسلام حضور بهم رسانیده بودند. جسد وی در مقبره معلا واقع مکه مکرمه دفن گردید.

وفات وی ضایعۀ بزرگ بر امت اسلامی بود وخبر وفات وی در اندک وقت در فضای مجازی دست بدست می شد و پیام سوگواری واظهار الم شدید در بین نهادها، انجمن ها واندیشه های اسلامی حاکی ازین خبر متأثرکننده داشت.

بی مناسبت نیست چند نکته از گفته های گهربار محمد قطب را درینجا- جهت ع مشاعر خواننده عزیز از کتاب هذا هوالإسلام» - نقل کنم، طوریکه می گوید:

مسیری که دعوتگران برای خود انتخاب کرده اند راه بسیار مشقت باری است که در مقابل با جاهلیت معاصر قرار دارد واز مسیرآن میگذرد، آن راه بطرف جنت است. ﴿والذين جاهدوا فينا لنَهديَنّهم سُبُلَنا وإنّ الله لَمَعَ المُحسنين﴾ [العنكبوت: 69]

ترجمه: ‏كساني كه براي (رضايت خدا) تلاش دارند و در راه (پيروزي دين خدا ) جهاد می كنند، آنان را در راه هاي منتهي به خود رهنمود (و مشمول حمايت و هدايت خويش) مي‌گردانيم، وقطعاً خدا با نيكوكاران است (وكساني كه خدا در صف ايشان باشد پيروز و بهروزند).‏ ودر آیه دیگر میفرماید: ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ[آل عمران: 142] ترجمه: ‏آيا گمان شما براین است که (تنها با ادّعاي ايمان) به بهشت داخل خواهيد شد، بدون آن كه خداوند كساني از شما را مشخّص سازد كه به تلاش وپيكار برخاسته‌اند، و بدون آن كه خداوند صبر کنندگان را متمايز گرداند (كه رنجها وسختيها، آنان را پاكيزه وآبديده كرده باشد).‏

 وهمچنان اگر به حساب آنان بگیریم تلاشی که آنان می نمایند هرگز دست آورد آن-بحول الله- تنها نجات جهان اسلام نیست، آنجا که امت اسلامی در حالت ذلت، تحقیر، فساد، تخلف وعدم ارزش بسر میبرند و واز میهن خویش رانده میشوند، کل دست آوردی که دعوتگران بشریت امروزی تقدیم داشته اند کناره گیری از مسیر مشکلات امت است، راهی که با ضلالت، گمراهی وفساد مملو است.در حالیکه وظیفۀ پیامبرگرامی اسلام برای نجات عموم بشریت از تاریکی های جهل بطرف نور وهدایت میباشد:﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ [الأعراف: 158]

ترجمه: ‏اي پيامبر!  (به مردم) بگو : من فرستاده خدا به سوي جملگي شما هستم (اعم از عرب وعجم آسیایی واروپایی، امریکایی) خدایي كه آسمان ها وزمين از آن او است. وهمچنان﴿وما أرسَلْناكَ إلّا رحمةً للعالَمين﴾ [الأنبياء: 107]ای پیامبر! ما نفرستادیم تورا مگر رحمت به تمام جهانیان.» واز هشدار الله متعال حذر کنید : ﴿وإنْ تتولَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثمّ لا يَكونوا أَمْثالَكُم﴾ [محمد: 38]اگر شما (از فرمان خدا سرپيچي كنيد و) روي برتابيد، اقوام ديگري را جايگزين شما مي‌گرداند (واين مأموريت را به گروه ديگري مي‌سپارد) كه هرگز همسان شما نخواهند بود (واز ايثار  فداكاري وبذل جان ومال خود داري نخواهند كرد واز فرمان الله متعال روي‌گردان نخواهند شد.»ازترجمه کتاب هذا هو الإسلام بنام (نگرش های بنیادین اسلام ص198).

زندگی اجتماعی وخانواده محمد قطب

زندگی اجتماعی محمد قطب بی نهایت ساده وبسیار سطحی مثل طبقه متوسط جامعه بود. خانواده قطب همانند آل یاسر بسیار امتحانات وآزمایش های الهی را سپری کرده وازآن موفق بدر آمدند. طوریکه اشاره شد با شهادت سید قطب وزندانی شدن محمد قطب وخواهرانش نظام خانواده  قطب به دروازۀ زندان کشانیده شد. وتحت انواعِ از آلام وشکنجه از عقیده وآئین خود دفاع می کردند.

خواهر بزرگتر ایشان نفیسه قطب که قبلاً عروسی کرده بود، ودارای فرزندانی بود وزندگی محلی داشت، ازین معرکه در امان نماند، با زندانی شدن سید قطب خواهرزاده اش بنام رفعت که تازه جوان بود، بازداشت وبه زندان برده شد ودر زندان ناصری تحت شکنجۀ بدترین حیوانات درنده وخون آشام، به شهادت رسید.

درین معرکه علامۀ دهرسید قطب شهید رحمه الله باسپری نمودن سالهای زیادی زندان بدون ازدواج به زندگی ابدی پیوست، وعروسی اش به زندگی ابدی موکول شد. (جهت معلومات بیشتر مرامعه کنید به کتاب سید قطب در امواج زندگی ص52)

امینه قطب در زندان با یکی از اعضای اخوان بنام دکتور کمال سنانیری نامزد شد، وی تقریباً بیست سال را در زندان  سپری کرد وبعد از آزادی با امینه قطب عروسی نمود و هفت سال با وی سپری کرد ودوباره به زندان برده شد ودر زندان به شهادت رسید وامینه قطب بقیۀ عمر را تنها وبا دعوت دین الهی درمسیر زندگی اجتماعی تداوم بخشید تا اینکه در سال 2007م به رحمت حق پیوست.

حمیده قطب بعد از سپری کردن ده سال زندان با دکتور حمدی مسعود عروسی نمود ودر دیار غربت زندگی خود را با دعوت خواهران وادای واجبات سپری میکرد تا اینکه در سال 2012م به رحمت حق پیوست.

محمد قطب بعد از آزادشدن از زندان در بین سالهای 1972-1975م که عمرش از پنجاه وپنج سال گذشته بود، با یکی از دوشیزگان مربوط خانواده اصیل دمشقی که خود را "أم اسامه" لقب داده بود ازدواج نمود واز آن صاحب سه اولاد شد، دوتا پسر بنامهای أسامه وعبدالرحمن ویک دختر که ممکن نامش فاطمه باشد ودر رشته تاریخ تخصص دارد. ودر قریه عزیزیه نزدیک حرم مکه مکرمه زندگی می کنند.

 در سنگر نویسندگی

نخستین کتاب محمد قطب که در سال 1951م  بنام الإنسان بین المادیة والإسلام» منتشر شد او درین کتاب  به بررسی ونقد فلسفۀ غرب پرداخته وآنرا به مقایسه گرفته است. او پس از پژوهش های بسیار، سر انجام به این نتیجه میجرسد كه تنها راه رِهایی انسان وجامعه در پیروی از مفاهیم اصیل اسلامی است. او در این میدان خود را مدیون برادر بزرگش سید قطب می ‌داند ومشكل اساسی واصیل جوامع اسلامی را دوری مسلمانان از روش های زنده وسازنده اصول اسلامی وپرداختن به ظواهر توأم با خرافات و پیروی كوركورانه از هر آنچه در همه زمینه‌ ها از غرب» می ‌آمد؛ می ‌دانست كه باعث شده بخشِ از روشنفكران مسلمان، به ایّادی وعوامل پیدایش غرب ‌زدگی و وابستگی فكری به غرب و فلسفه مادی غرب تبدیل شدند.

محمد قطب، تنها راه‌ رهایی از این تباهی را گرایش صادقانه به اسلام اصیل می ‌دانست ودر همین راستا علاوه بر تدریس در مراكز فرهنگی ونوشتن مقالات در جرائد وایراد سخنرانی در محافل گوناگون، به تألیف و نشر آثار گران بهایی پرداخت كه هر كدام به نوبه خود، بخشی از خلای موجود در اندیشه نسل سوم را پر می كرد.

محمد قطب دارای تألیفات وآثار سودمندی است كه از آن جمله: شبهات حول الاسلام، الأطیاف الأربعة. و دیوان شعری به نام فی ‌التیه» را میتوان نام برد. بعضی از آثار او از جمله شبهات حول ‌الإسلام» ده ها بار به عربی چاپ شده و به زبان های انگلیسی، اردو، تركی و فارسی . نیز ترجمه ومنتشر شده است. از دیگر آثار استاد، تاكنون علاوه بر شبهات حول‌ الاسلام» كتاب های زیر به فارسی منتشر شده است : انسان بین مادیگری و اسلام، روش تربیتی در اسلام، جاهلیت قرن بیستم، فرد و اجتماع و.

بعضی از این كتاب ها چندین بار وتوسط چند نفر به فارسی ترجمه شده است و ای كاش دوستانی كه به ترجمه مجدد كتابی از محمد قطب یا دیگران پرداخته ‌اند، به جای تَلف وقت، كتاب ها وتألیفات دیگری استاد محمد قطب را به فارسی ترجمه می کردند تا فارسی ‌زبانان، استفاده بیشتری از آثار این دانشمند عالی قدرجهان اسلام می ‌نمودند.

فهرست مهمترین آثاری كه بارها وبارها در کشورهای عربی چاپ ودر سطح وسیعی منتشر شده وبعضی از آن ها هم به زبان های زنده  ودر حال توسعه جهان  بارها ترجمه ومنتشر شده است، عبارت است از:

بخش کتابهای ادبی واقتصادی

1-     منهج الفن الإسلامی.

2-     الأطیاف الأربعة (مجموعه قصه)

3-      فی التیه (مجموعه شعر)

4-     من قضایا الفكر الإسلامی المعاصر" فی أمور الدین، وفی التاریخ، وفی الاقتصاد، وفی الأدب"

بخش کتابهای رشته تفسیر وحدیث

1-     دراسات قرآنیة، آشنایی با معارف قرآن وپژوهش های قرآنی.

2-     دروس تربویة من القرآن الكریم، درس های تربیتی از قرآن کریم.

3-     قبسات من الرسول، درسهای فنی احادیث رسول الله.

4-     ركائز الإیمان. گوهرهای قیمتی ایمان.

بخش کتابهای تأصیل علوم اجتماعی

1-     التطور والثبات فی حیاة البشریة، اسلام وتحولات زندگی.

2-     حول التأصیل الإسلامی للعلوم الاجتماعیه،اسلام ونابسامانیهای روشنفکران1و2.

3-     فی النفس و المجتمع، فرد و اجتماع.

بخش کتابهای تاریخ  و واقع معاصر

1-     كیف نكتب التاریخ الإسلامی؟، وم بازنویسی تاریخ اسلام.

2-     حول التفسیر الإسلامی للتاریخ.

3-     معرکة التقالید، نبرد سنت ها.

4-     واقعنا المعاصر، موقعیت کنونی ما.

5-     رؤیه إسلامیه لأحوال العالم المعاصر.

6-     دروس من محنه البوسنه و الهرسك، درسهای از فاجعه هرسک وهرزگوین.

7-     الجهاد الأفغانی ودلالاته، ثمره وانگیزه های جهاد افغانستان.

بخش کتابهای تربیتی روانشناسی

1-     منهج التربیة الاسلامیة، روش تربیتی اسلام وکاربرد عملی آن.

2-     مکانة التربیه فی العمل الإسلامی، جایگاه پرورش در فعالیت های اسلامی.

3-     دراسات فی النفس الإنسانیة، درسهای از نفس انسانی.

بخش کتابهای دعوتی

1-     كیف ندعو الناس؟، چگونگی دعوت به اسلام.

2-     هذا هو الإسلام، نگرش های بنیادین در اسلام.

3-     لا یأتون بمثله!.

4-     ماذا یعطی الإسلام للبشریة، ارمغان اسلام به بشریت.

5-     رسالة الإسلام إلی البشریة حائرة، پیام اسلام به بشریت سرگردان.

6-     حول تطبیق الشریعة، پیرامون تطبیق شریعت.

7-     قضیه التنویر فی العالم الإسلامی.

8-     هلُمَّ نخرج من ظلمات التیه، بيا تا از گمراهی های بیابان برویم.

بخش کتابهای فکری ومعلوماتی

1-     لا إله إله الله عقیدة وشریعة ومنهج حیاة، لااله الا الله روح زندگی.

2-     جاهلیة القرن العشرین، جاهلیت قرن بیستم.

3-     مفاهیم ینبغی أن تصحح.

4-     هل نحن مسلمون؟، آیا ما مسلمانیم؟!

5-     شبهات حول الإسلام، شبهات پیرامون اسلام.

6-      المستشرقون والإسلام، اسلام وخاورشناسان.

7-     المسلمون والعولمة، مسلمانان وجهانی شدن.

8-      قضیة التحریرالمرأة، زن در اسلام.

بخش مذاهب فکری معاصر

1-     الإنسان بین المادیة والإسلام، انسان بین مادیگری واسلام.

2-     العلمانیون والإسلام، اسلام وسکولاریستها.

3-     مذاهب فكریة معاصرة، مکتب های اندیشوی معاصر.

4-     مغالطات.

بخش کتابهای ترجمه شده: سخریات صغیرة وچند مقاله دیگر

وتعداد زیادی از بحثها وسیمینارهای صوتی وتصویری ومقاله های علمی که در مشهور ترین مجله های کشورهای اسلامی نشر شده است. وقتی یکی از خبر نگارها از محمد قطب درباره بهترین آثارش می پرسید!، -در گفتگویی كه مدتی قبل از وفاتش منتشر گردید-در جواب چنین می ‌گوید: همه كتاب ها و آثارم، به مثابه فرزندان عزیز من به شمار می ‌روند؛ ولی من نخستین فرزند خود یعنی كتاب الإنسان

واژۀ اهلی شدن در ادبیات انسانی

فداکاری وحماسه آفرینی در اندیشۀ امینه قطب

محمد قطب پرچمدار بیداری اسلامی

قطب ,كه ,محمد ,های ,سید ,     ,محمد قطب ,سید قطب ,قطب در ,را در ,را به ,زبان وادبیات انگلیسی ,بازنویسی تاریخ اسلام ,تدریس مضمون تاریخ ,وم بازنویسی تاریخ

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مهران فولادی کرمانشاه ساوه و ساوجی ها هر کتاب، فرصت یک زندگی تازه