محل تبلیغات شما

حمیده قطب وسفر شبهنگام در خار

 

پوهنمل شریف الله غفوری

استاد پوهنحی زبان وادبیات پوهنتون تخار

مقدمه

وفاداری وفداکاری از ویژگیهای اساسی بانوی مسلمان است که با آن اصلیتش هویدا میشود وبدین سبب شایسته نخواهد بود نقش ن فداکار که نصف از پیکر جامعه انسانی است؛ را نادیده گرفت واز ایثارگریهای آنان سخن به میان نیاورد. درحالیکه بانوان مسلمان تجربه های ارزشمندی را در میدانهای خون وشهادت گذرانده اند؛ هم خود به صحنه مبارزه وجهاد شتافته اند وهم شوهران و برادران و فرزندانشان را راهی میدان نموده اند.

بانوان قطب فرزانه‎گانی اند که ارزش، قداست، اصالت جهاد،  مبارزه شان فرسنگها از مبارزه دیگر ن پیشی دارد. این بانوی تا آن جا مبازه کردند که مرشد عام اخوان آنان را به صراحتِ تمام همکاران حرکت اسلامی ورهبران آن خواندند. برخی از ین بانوان شهکاریهای بی مثالی را که در امر گسترش اسلام وسر بلندی مسلمین مؤثر بوده، به انجام رسانیده اند وسرمشق خوبی برای تمام خواهران مؤمن ما در عصر کنونی وآینده را رقم زده اند.

زندگی ومبارزۀ بی امان حمیده قطب در ایّامی شکل می‌گیرد که هنوز دوشیزۀ نوجوان وبی پناهی است که درین مسیر پر مخاطر گام بر میدارد وآغاز جوانی این دوشیزه پر از مصایب، رنج، زندان وشکنجه است وبا انواع از ابتلاء وآزمایش‎ دست وپنجه نرم میکند تا اینکه لقب بیوۀ زندان حربی» را به وی می دهند، موصوفه اساس زندگی خویش را بر مبنای باورهای ایمانی خویش تهداب گذاری نموده بود وتا آخر هم بعهد خود وفادار ماند ازین وجه دوستی ایمانی ایشان را به طرف ایثار وفداکاری بزرگی رهنمون شد که سعادت دنیا وآخرت ایشان را رقم زد وداستان حیرت بر انگیز آنان در حافظه روزگار ماندگار شد.

بانوییکه قلم از وصف فداکاری ورشادتهای آن ناتوان است و بالاتر این که هیچ انسانی نمی تواند انگیزههای معنوی وفکری آن را در راستای ایثار وشجاعت به تصویر بکشد. و اینها همه به برکت ارزشهای اصیل و متعالی اسلام به ویژه ارزشهای حماسی ومعنوی است که درین امت وجود دارد. تردیدی نیست که برای بانوان ما الگوهای جامعِ زندگی و حضور اجتماعی و سرمشقهای انسانی و اسلامی، شخصیتهای پاک و ارزندهی چون حمیده قطب هست که در کانون گرم خانوادۀ تربیت شده که شخصیت انسانی آنان در وی اثر گذاشته است. چه اینکه بانوان سلحشور ومتعهد وانقلابی ما که در چارچوب اندیشه های تابناک سید قطب ونهضت اصیل وکاملاً دینی انقلاب اسلامی تشخص یافته وخوشه چین اوامر واندیشه ها شخصیتهای بزرگی صدر اسلام ویاران واصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم هستند، خود الگوی دیگر ن جهان به ویژه بانوان مسلمان می باشند و این مایه افتخار وبالندگی است. معارف وارزشهای والایی که از پیامبر اکرم صلیالله علیه وسلم و ویاران راستینش بر جای مانده و دستمایه حیات طیّب» وزندگی سراسر امید ونشاط وعزت و معنویت همه کسانی است که به فضیلتهای انسانی وزندگی برتر در این دنیا وحیات جاودانه در آخرت می اندیشند.

درین مقاله کاوش مختصری در مورد حماسه آفرینیها و فداکاری‌های  این بانوی مسلمان انجام شده که به مشکلات دعوت، مبارزه وزندگی مشترک وی پرداخته شده است که سرمشق نیکویی برای تمام خواهران مؤمن ما در عصر کنونی وآینده است.

 

  1. شخصیت تاریخی حمیده قطب

پاکدامنی وعفت نفس حمیده قطب در سالیان حبس وزندان وتحت شدید ترین شکنجه وفشارهای سخت محبس به لطف پروردگار کمترین آوازۀ بد نامی نداشته واین بانوی شجاع در سخت ترین شرایط زندان توانست از حریم خویش دفاع نموده وعفت وپاکدامنی خویش را حفظ کند، خوشا به شجاعت وشحامتی که بانوان خانواده قطب وسازمان ن مسلمان از آن برخوردارند وسر مشق خوبی برای ن مسلمان ما در عصر حاضر و الگوی جاودانی برای ن مسلمان در آینده گذاشتند، شاید کسانی درین زمان و عصور آینده باور کردن به رویداد این داستان برایشان مشکل باشد واین را یک داستان افسانوی بشمارند در حالیکه تحقیق حاضر که حاصل مقاله علمی بنا بر منابع مؤثق است تا الگوی واقعی را برای ن مسلمان معرفی کند چون داستان حمیده قطب نور افگن مسیر همۀ بانوانی است که با عزت وتعالی معنوی خود وجامعه می اندیشند وخوشبختی را تنها در کسب خشنودی خداوند وعمل به مسؤولیتهای دینی در هر شرایطی می دانند وهمه را به آن فرا میخوانند.

حمیده قطب دختر ابراهیم قطب در ماه نومبر سال 1937م در قاهرة پایتخت مصر چشم به جهان هستی گشود. پس از چندی خانواده به سوی صعیدکوچید و او دوران کودکی را در در روستای صعید مصر سپری نمود وازمحیط سرسبز، دلکش وطبیعت زیبای آن تأثیر پذیرفت وتصویرها ومنظرههای زیبا آن در مشاعر واحساس وی خاطره‌های زیادی را ترسیم نمود که باعث رشد دنیای ادبی وی شد.

حمیده قطب در یک خانواده متوسط از پدر ومادر دیندار که فرهنگ دینی ومیهنی اسیوط سالهای درازی در رگ‌، خون ومشاعر ایشان نقش بسته بود؛ در حالی به دنیا آمد که پدرش رحلت نموده بود وسه سال پس از تولد مادرش را هم در سال 1940م از دست داد. دنیای کودکی ومرگ‌ ناگهانی‌ مادرش‌، او را یتیم وبرادرانش را شدیداً دچار غم‌ و اندوه‌ کرد، تا آنجا که‌ خود را در زندگی‌ تنها و غریب‌ می‌دیدند.

سرپرستی وکفالت او بدوش برادر بزرگش سید قطب (صاحب تفسیر فی ظلال القرآن) افتاد، سید قطب‌ در زندگی‌اش‌ ادیب‌ بزرگی‌ به‌ شمار می‌رفت‌. در واقع‌ زندگی‌ ادبی‌ و روشنفکری‌ او عمیقاً در اثر برخورد با عباس‌ محمود العقاد شکل‌ گرفت‌، او در ابتدا از کسب رومه‌نگاری، مقاله‌نویسی وداستانسرایی امرار معاش خود وخانواده خویش را تأمین میکرد که هر کدام با تحمل مشکلات وپایداری در مسیر فراگیری علم ودانش به مدارج تحصیلی بالا وموفقیت ‌های چشمگیری نایل شدند.

حمیده قطب درس های ابتدایی وثانوی را در قاهره ودانشکده را نیمه تمام رها کرده بود ودر سال 1965م که عمر وی 29 سال بود با همراه برادرانش وخواهرش امینه قطب بندی شد، او به خاطر برادرش سید قطب به زندان افتاد و مورد شکنجه مأموران زندان قرار گرفت. او پس از سپری کردن شش سال وچند ماهی زندان در سال 1972م رهاشد وقویتر از گذشته، در مسیردعوت دین الهی واهداف والای انسانی تلاش قرار گرفت ودرین راستا با مشکلات ورنج ها وشکنجه های حکومت استبدای مواجه شد وزمانی زیادی را در زندان با انواع مصایب سپری نمود وجز صبر در برابر مصایب ومقاومت در برابر ظلم  واستواری بر کلمه لا اله الا الله سر مشقی به ارمغان نگذاشته است وسپس به همراه شوهرش به فرانسه رفته ودر آنجا اقامت گزیدند. حمیده قطب با وجود مصروفیت های خانواده ودعوت توانست تحصیلات خویش را ادامه دهد وبرای فرا گرفتن زبان فرانسوی در آموزشگاه زبان فرانسوی ثبت نام میکند ومتوازی به آن در دانشکده زبان وادبیات پوهنتون پاریس شامل میشود ودر سال 1976م از رشته زبان وادبیات عربی فراغت حاصل نموده وسپس در رشته تاریخ تخصص ماستری خویش را هم دریافت میکند وتیزیس خویش را تحت نام قضاوت در بین علی ومعاویه رضی الله عنهما التحكيم بين عليّ ومعاوية» (پژوهش تاریخی-تحلیلی) نویشت ومؤفقانه تحت اشراف یک استاد فرانسوی دفاع نمود.

اوکتاب هایی به نام رحلة في أحراش الليل» ودرس في الصغر» نویشت. باورمندی حمیده قطب به مسائل اسلامی در این کتابها کاملاً واضح است. وی در مقدمهی کتاب رحلة في أحراش الليل» می نویسد: در حقیقت آنچه به آن حرص شدید به نویشتن داشتم، راستی ودرستی است. در قدم اول حقایق تاریخی را درست انعکاس بدهم، تاریخ آنست که از درستی، اشتباهات ومشکلات در مسیر عمل اسلامی حکایت کند واین مسیری است که هیچ شکی در راه رسیدن به اهداف عالی از طریق آن نیست  هدف او اعلای کلمت الله در زمین است، با وجود آنکه خطر ها ومشکلاتی در مسیر آنست». وبه مناسبت وفات خواهرش أمینه قطب در سال 2007م یک مقالۀ پرسوزی نگاشته ودر آن چنین می نویسد: مدیر مهربان مجله منبر الداعیات با مهربانی از من خواستند که فشردۀ از زندگینامه أمينة قطب» که خواهر نسبی وخواهر فکری من بود، وچند روز قبل از دنیا رخت بست پس از زندگی سخت وپر قساوت که  از دنیای فانی را تجربه کرد؛  را بنویسم»

حمیده قطب هنگامیکه از زندان بیرون آمد، خود را هم‌چون سرباز امانتداری تسلیم رضای حق کرد تا فداکاری های جدیدی انجام دهد؛ او از شادی بال در نیاورد تا هم‌چون شخص آزاد شده‌ی به خانه بشتابد واز آزادی بهره گیرد؛ زیرا این کار، مناسب یک شخص و سرباز عقیده نیست و دنیا برای یک فرد مسلمان صحنه دعوت وگسترش دین آلهی است. نا گهان فرمان حق متحقق می شود ودکتور حمدی مسعود آنرا از برادرش محمد قطب خواستگاری میکند وحمیده هم به فرمان حق لبیک گفته به ازدواج تن میدهد، نمیگوید هنوز من آماده نیستم ومن سالیان را در زندان بودم واکنون وقت ازدواج من نیست وباید صبر کرد چون معطلی فرمان حق تعالی را نمیخواهد که رکن اصیل در زندگی است با ازدواج موافقت نموده وتنها اینقدر بازجویی میکند که دکتور حمدی مسعود از تبار نیکو کاران وشیفتهی فداکاری ها وقربانی های خانواده قطب است.

حمیده قطب چهل سال از عمر خویش را با دکتور حمدی مسعود که شرین ترین اوقات زندگی مربوط آنان بود در شهر پاریس کشور فرانسه سپری نمودند. تا اینکه داعی اجل او را در روز جمعه 23 شعبان 1433 هـ مصادف به 13 يوليو2012م در ساعت دوبجه ظهر، فرا خوانده ودر منزلش در نواحی ماسی شهر پاریس  به رحمت حق پیوست. ونماز جنازۀ موصوفه را در روز سه شنبه 17 یولیو2012م در مقر اتحاد المنظّمات الاسلامية اداء نمودند. اللهم ارحمها رحمة واسعة. همه انسانها خواهند مرد، اما مرگ ها در خود رنگ وبوی موفقیت ندارند بجز مرگی که برای هدف والای انسانی باشد.

 

  1. ازدواج با دکتور حمدی مسعود

داستان ازدواج  حمیده قطب با برادر مجاهد دکتور حمدی مسعود که از نوع داستانهای تراژیدی است وخیلی شگفت از ناحیهی مقاومت وسر سپردگی افراد آنست که نمونهی  بارزی از شهامت بانوان تریخ است وبرای نسل‌های آینده چراغی درخشنده و تابان بر فراز راه خواهد بود.

دکتور حمدی مسعود اهل مصر ومتولد سال 1940م در قاهره ودانش آموخته دانشکده طب بود وتخصص خویش را در طب جراجی از از دانشکده طب القصر العيني- پوهنتون قاهره بدست آورده بود وچندین سالی را در شفاخانه قصر عینی قاهره وظیفه اجراء می کرد وبالآخره به فرانسه رفت ودر دانشکده طب بخش جراحی قلب و عروق جراحة القلب والأوعية الدموية» پوهنتون پاریس به صفت استاذ مقررشد ودر شفاخانه مربوط به پوهنتون وظیفه اجراء میکرد وازجمله دکتوران حاذق وماهری است مربوط به جوانان مسلمان است برخیها او را طبیب خانواده قطب  ومشاور طبی ایشان میدانند بنا بر پاسخی‎که دکتور حمدی مسعود بر پرسش مجله منبر الداعیات در مورد ازدواجش با حمیده قطب مطرح نموده بود؛ چنین می گوید: تصمیم من در مورد مصاهرت با خانواده شهید سید قطب برای ازدواج خواهرش حمیده (حبیبة القلب)، این تصمیم سالها پس از اولین ملاقات وی در اکتبر 1960م اتخاذ شد که وی برای معالجه در شفاخانه القصر العینی آورده شد که از شفاخانه زندان لیمان طرّه به آنجا محول شده بود، و دوره دوم دیدار، هنگامیکه وی برای معالجه در سال 1961م به بیمارستان القصر العینی آورده شد. به محض آزادی از زندان وآزادی عفو صحی اش در سال 1964م به رهبر شهید پیشکش خواستگاری وازدواج ش حمیده را نمودم، امّا در طی سالهای طوفان و پریشانی منتظر ماندم که سال 1965م فرا رسید وروابط من با خانواده در طول سالهای سخت ودشوار قطع نشد زیرا من نه تنها خواستگار حمیده قطب بودم بلکه طبیب خانواده  وداکتر مشاور ایشان نیز بودم وآن خارج از وظیفه وساحۀ کاری من بود. تا که از جانب خدا رفعتی پیش آمد ویکی از اعضای برادر استاد محمد آزاد شد وبه دنبال آن حمیده از زندان رها شد ومن شاهد آن بودم متعاقباً قضیه ازدواج را با ایشان درمیان گذاشتم با موافقه ایشان ازدواج مان در پایان سبتمر سال 1972م صورت گرفت، یعنی بعد از نامزدی که هشت سال بطول انجامید.»

دکتور حمدی مسعود پس از رهایی حمیده قطب از زندان او را از محمد قطب خواستگاری نمود. تجلی اراده شخصیت بزرگ در گروی خانواده بزرگ واراده رهبری سترگ همچون سید  قطب که جز به اسلام و مصالح مسلمانان نمی اندیشد، توانست میلیونها زن شجاع و فداکار وآزاده ودر عین حال پای بند به چارچوب شریعت وارزشهای دینی را به صحنه مبارزه وجهاد وتلاش برای حفظ پیروزی بکشاند ودر مقابل دشواریها ودر بوته آزمایشهای بسیار سخت، آنان را به ایستادگی آگاهانه وا دارد. ارادهی خلل ناپذیر که چون کیمیایی سحرانگیز، مس وجود آنان را به طلایی تمام عیار مبدّل ساخت که تاریخ، ظهور وحضور آنان را همواره مایۀ مباهات خویش خواهد شمرد و برای همیشه دستمایه افتخار مسلمانان به ویژه ملت انقلابی مصر خواهند بود.

درهنگام ازدواج حمیده قطب بیشتر از 36سال عمر دارد ودکتور حمدي مسعود 32 ساله است وهشت سال هم در میان زندان وفضای وظیفه منتظر نامزاد خویش بوده است. مردان بلند همت همسری بانوان بلند همت، نمونه، و وفادار را میخواهند وبرای تصرف آنان سالها شکیبا وپایدار می مانند وامید وتوکل واقعی خویش را به الله از دست نمیدهند تا با آن پیوند مشترک زندگی خویش را گره بسته وادامه زندگی را در مسیر دعوت آلهی ادامه دهند، درین وقت حمیده قطب دوشیزه دردمند ومصیبت زدهی است که سالیان درازی را در زندان وتحت شدید ترین شکنجه سپری نموده ودرین مدت برادر بزرگش را از دست داده ودر سوگ آنان بسر می برد وخواهر بزرگش امینه قطب هنوز در زندان است وبرادر دیگرش محمد قطب در تبعید به سر می برد، خانوادهی که با لحظات تلخ زندگی دست وپنجه نرم کرده است وهنوز در مسیر مقابله ومبارزه است وبانوی حسرت کرده که جوانیش را با شکنجه های زندان از دست داده است ودلخوشی که با چنین دوشیزه مهجور ودرمند میسر نیست. راستی هدفش چیست؟

مردان بلند همت به دنبال پوره کردن خواهیشات وی هوی وهوس خویش نیستند بلکه دنبال گوهر زندگی ومونس با وفا میگردند که درین ازدواج چند هدف کلی وبزرگ نهفته است که میتوان در نکات زیر خلاصه کرد:

  1. دکتور حمدی مسعود مرد بلند همتی است که میخواهد نامش در ردیف مرد بلند همتی چون سید قطب قرار بگیرد.
  2. او از جملۀ برادران مخلصی است که میخواهد سر پرستی چنین دوشیزۀ با وفایی را بدوش بگیرد که سر بلندی دنیا وآخرت در آنست.
  3. میخواهد به یکی از دردمندترین شخص خانواده قطب چون حمیده قطب -که به بیوۀ زندان حربی مشهور است- همدم ومونس شود واز آلام آن بکاهد.
  4. میخواهد جوان فداکاری باشد که از زمرۀ خانواده قطب به حساب آید در حالیکه این خانواده ای است که تنها نصیبش از دنیا قربانی های بزرگ وثبات وپایداری وحماسۀ وفاداری است وبس.
  5. میخواهد به تمام سکولاران بگوید که با دوشیزۀ پاکدامنی وبا عفتی عروسی کرده است که در طول چندین سال زندان وسالیان زجر وشکنجه تسلیم انسانان پست همت نه شده واز حریم خویش پاسداری نموده است.
  6. میخواهد به جوانان پیام بدهد که فداکاری و وفاداری با دوشیزگانی صورت می گیرد که بجز در مقابل کلمۀ حق در مقابل هیچ انسانی سر تسلیم را نداشته وچون قلعه مستحکمی از نوامیس خویش دفاع نموده است.

 

  1. پایداری حمیده قطب بر حجاب اسلامی در فرانسه

قصهی جالبی را دکتور حمدی مسعود در مورد حرص وپای بندی حمیده قطب بر مزایای اسلامی بیان می کند که خیلی شگفت انگیز است:

وقتی ما با همسرم به فرانسه رفتیم وخواستم رایش کارت اقامه بگیرم واوراق ودوسیه خویش را ترتیب نمودیم ودر میان اوراق تصویر حمیده قطب با حجاب اسلامی بود آنها درخواست اقامه را رد کردند وگفتند ما نمیتوانیم با تصویر محجبه کارت اقامه را صادر کنیم، باید حمیده تصویر بدون حجاب وسر تهیه نماید، وحمیده برای اینکه به وی حق اقامت در پاریس را بدهد از تهیه تصویر بدون حجاب خودداری کرد و ترجیح داد مرخصی ومقیم نشود، وگفت اقامتی که از من اصول اسلامیم را می گیرد نمیخواهم! سبحان الله زنی با این همت وشهامت پیدا می شودکه در مورد حجابش ایقدر محکم باشد، واقعًا خواهر سید قطب است ونمیخواهد جایگاه اسلامی خود را بعنوان یک مسلمان خدشه دار کند.

دکتور حمدي مسعود ادامه میدهد: چون از موقف گیری های اسلامی حمیده میدانستم با آن اصرار نکردم ومیدانستم که که کسی از خدا بترسد حتمًا الله متعال در کارش آسانی را وراه بیرون رفت را مهیا می کند ﴿وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا(طلاق:4) پس دریافیتم که در قانون فرانسه ماده وجود ندارد که از ظهور محجبه در اقامت منع کند، وحمیده واعتراضنامه خود را به مسؤل توزیع اقامت برای اجنبیها» پیشکش نمود پس از جر وبحث های زیاد اجازه داد تا اقامت حمیده با تصویر محجبه صادر شود، واین عمل در نوع خود در کشور فرانسه بیسابقه بود، این یک وضعیت غافلگیرکننده برای آنان بود که فریاد آزادی ومساوات را سر میدهند وآزادی برهنگی را رواج میکنند وآزادی فروتنی را اجازه نمی دهند. حمیده از ارایه عکس بدون حجاب خود داری کرد این امر مقامات آنجا را وادار كرد كه حق سكونت به او و همچنین همه ن مسلمان آنجا را بدهند، بدون اینکه بخواهند حجاب خود را بردارند. این موقف بزرگش در اوراق زین تاریخ ثبت است وکارنامه از یک بانوی مبارزی است که مظهر اسلامیت بود. او تا زمان مرگش به دعا و مبارزه ادامه داد. اینست موقف زن مسلمان واقعی! ن ما بنام اسلام وت که چه کارهاست نمیکنند وخود در پشت تریبیون فریاد مسلمانی هم سر میدهند.

 

  1. رحلة في أحراش الليلکتاب حمیده قطب

بخش نخست کتاب تحت عنوان السلاسل» بوده والسلاسل قسمیکه در آیه 71 سوره غافر آمده است ﴿وَالسَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ کش کرده می شوندوقتىكه زنجيرها به گردن دارند. پس معنای سلاسل تصویر گرای از حالت برادران جوانانی است که رژیم مستبد آن روزگار  زنجبررا در گردن جوانان بسته وآنان را کشان کشان بطرف زندان می برده است. ودر آن از حالت ناگوار وفضای قاسی وبیرحم مصر حکایت دارد که کسی به فریاد مظلومان نمی رسد وگویی فضای مصربر قبرستانی می ماند که آوازی بیچاره را کسی نمی شنود وکسی به داد بانوان مظلومی نمیرسد وبسیاری ازخاطرات او به رویدادهای زندگی ی و فرهنگی سال های 1965م وبازداشت جوانان و بانوان مسلمان بر میگردد و در بخش دوم به رویدا بازداشت، شکنجه وبازرسی وی در زندان،  تحلیلی از بررسی فضای اختناق وشکنجه در زندان دارد وبخش سوم حالت ناگواری وبی خوابی زندان وفضای ناراحت زندان که پر از ات است وبیم از آنکه در تاریکی شب به مانند حیوانات وحشی بر بالای آنان حمله کند وبزرگترین عذاب را برای آنان به بوجود می آود که از آن گریزی نیست؛ حکایت دارد.   

کتاب حمیده قطب، به نام رحلة في أحراش الليل» در سال 1998م از طرف انتشارات دارالشروق در قاهره منتشر شد همان گونه که از نام آن (سفر شبهنگام درجنگلخار) پیداست تنها شامل بخشی از خاطرات زندگی ی وی میشود، اما ویژگی عمده خاطره نویسی او روش گزارش تحلیلی است که کتاب را از چارچوب مجموعهی از خاطرات تاریخی وشخصی حمیده به طرح دیدگاهها و تحلیلهای وی از مسائل وجریانها وشخصیت های دخیل در قضایا کشانیده است، از این جهت است که سفر شبهنگام درجنگل خار» آمیزه ای از خاطره نگاری، اندیشه ها، تحلیلهای ی، اجتماعی در باره گزاره های تاریخی و فعالیتهای ی اوست که در خلال آن، به خوبی میتوان به شخصیت فکری، ی و اجتماعی نویسنده و نوع نگرش او به مسائل ی، اجتماعی وفرهنگی مصر پی برد، طبعاً این گونه خاطره نگاری نمی تواند در طرح شخصیتها، جریانات ومسائل مورد نظر و داوری در باره آنها برکنار از دیدگاه های شخصی نویسنده باشد واگر در این تحلیلها و داوریها اصل انصاف وواقع بینی شرطی اساسی به شمار می رود طبعاً آن را باید از زاویه دید نویسنده که وی تجربه کرده-تفسیر کرد. چنانچه یک بخش بزرگ از داستان را زینب الغزالی در کتابش ایام من حیاتی» درج کرده است که تصدیقنامه بر کتاب حمیده قطب است.

  1. صفات ن شایستۀ خانواده قطب

ویژگی های منحصر به فردی در ن خانواده قطب به مشاهده می رسدکه سر مشق نیکویی برای ن وخواهران نسل ما وآینده است واین صفات آنان نبست به دیگران متمایز ساخته است در زیر به این ویژگیها می پردازیم:

  1. فروتنی وفرمانبرداری

زن باید زیر فرمان همسر خویش باشد ودر مقابل او متواضع ومطیع باشد، زمانی که در مقابل همسرش گردنکشی وزبان درازی کند، در حقیقت با نحوۀ وجود فطرت آلهی خود مخالفت کرده است. زن شایسته از نظر اسلام کسی است که فرمانبردار همسر ش باشد، مرد در خانه همچون فرماندار فرمان می دهد، نه بر مبنای قلدری وزورگویی، بلکه فرمان طبیعی برای مصلحت وادارۀ خانواده، زن مؤظف است گوش به فرمان باشد.

  1. عفت وپاکدامنی

یکی از صفات مهمی که باید زن مسلمان داشته باشد عفت وپاکدامنی است که فرامین دین مبارک اسلام هم عفت را از مهمترین صفات شایسته برای زن مسلمان قلمداد نموده است که بدون آن زن نمیتواند در بالین مردی باشد که غیرت واسلامی خویش را از گزند فتنه نجات داده است. نشان زن عفیف آنست که در آشکارا وخلوت یعنی در حضور وغیاب همسر از حقوق شوهر محافظت کند، عفتی که به همسرش تعلق دارد، اگر دل زن در گروِ عشق ومحبت همسرش باشد، هیچ عامل وسببی نمی تواند زن را از مسیر عفت وپاکی خارج سازد، زن صالح کسی است که روحیات همسر خود را ارزیابی کند ومطابق خواست او عمل کند پیش از آن که ازوی چیزی خواسته باشد.

  1. امانتداری

صفت زن شایسته آنست که در غیاب همسرش تمام موارد حقوقی وی را حفظ کند، چیزی را بدون اجازه شوهر به کسی ندهد، نامحرمی را داخل خانه نیاورد، مسایل خانوادگی را با کسی در میان نگذارد وتمام حقوقی را که الله تعالی برای شوهر داده است به حفظ آن امر کرده است، از آن محافظت کند. یعنی عفّت خود را پاس دارد ودر خانه وبیرون عاجز ونیکو کردار باشد، اگر زنی عفتش را حفظ نه کند خیانت کرده است، چون عفّت زن حق مرد است. نی که خود را به دیگران می نمایانند وحجاب را مراعات نمی کنند،خیانت کارند. زیرا بی عفّتی زن تنها در انجام عمل مخصوص نیست.  بلکه تمام بی اعتنایی که منجر به فتنه می شود خیانت شمرده می شود. پس زن باید نگهبان عفت خود باشد. عفتی که به مرد تعلق دارد، ولی در اختیار زن است. در حقیقت ن امانتدار شوهران خویشند وباید در امانت داری کوشش کامل کنند

  1. پیشتبانی از موقف شوهر عالم

پیشتیبانی از موقف شوهر از دیگر صفات بسیار نیکوی یک زن شایسته است به این معنا که همسرش را در برابر تمامی دنیا عوض نه کند وبا آن وفدار بماند، این امر در چند حالت به اثبات می رسد: اول: در جایی که عدّه ای از اقارب وآشنایان نسبت به همسرش تخریب وبدگویی دارند، زن با کمال جسارت وجرئت قاطعانه ومؤدبانه به طرفداری از همسرش قیام کرده واز شوهر خود پشتیبانی نماید. دوم: طرفدار رفتار وکردار وی در تنگ دستی وغنامندی باشد. بلکه در هنگام فقر وروبروشدن با مشکلات مادّی مهر وعلاقه بیشتری به همسرش نشان بدهد، هیچگاه کاسۀ صبرش لبریز نشود، وتاب وتوانش را از دست ندهد. سوم: اگر کوتاهی سستی یا خطایی از آن مشاهده کرد، به هیچ وجه آن را با کسی نگوید وکمبودهای خانه را به دیگران باز گویی نه کند.

  1. دیگر از صفات ویژه ن

زن  باید دارای سه صفت تکبر، ترس وبخل باشد. اگر زن متکبر باشد، هیچگاه تسلیم غیر همسر خود نمی شودهمچنین اگر بخیل باشد، در حفظ ونگهداری اموال خود وهمسرش کوشا خواهد بود چنانچه زن ترسو باشد، از هر پیش آمدی بیمناک است وقهراً بدام شیادان نخواهد افتاد. در حالیکه این هر سه صفت از خصلت های نا پسندیده مردان به شمار می رود. تکبر زن، تکبر در مقابل نامحرم است هم چنان که مرد نیز در مقابل دشمن متکبر باشد. بر فطرت طبیعت درست نیست که زن در مقابل نا محرم متواضع باشد، بلکه باید نهایت غرور وتکبر را داشته باشد. چه بسا تبسم وتواضع در مقابل نا محرم با

واژۀ اهلی شدن در ادبیات انسانی

فداکاری وحماسه آفرینی در اندیشۀ امینه قطب

محمد قطب پرچمدار بیداری اسلامی

قطب ,حمیده ,زندان ,های ,زن ,خویش ,است که ,حمیده قطب ,را در ,که در ,را به ,القصر العینی آورده ,صحنه مبارزه وجهاد ,زبان وادبیات پوهنتون

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آرشام رنگ تولید کننده رنگ های ترافیک